غزلستان عاشقی | ||
این روزهـا کــه آینه هم فکر ظاهر است
هرکس که گفته است خدا نیست کافر است
با دیدن قیافه ایــــن مردمان ِ خوب
باید قبول کرد که گنــــــدم مقصّر است
آن سایـــه ای که پشت سرت راه می رود
گرگی مخوف در کت و شلوار عــابر است
کمتر در این زمانه بـــه دل اعتماد کن
وقتی گرسنه مانده به هر کار حاضر است
شاعر فقط برای خودش حــرف می زند
در گوشه اتــاق فقط عکس پنجره ست
آن جاده و غـــروب قشنگی که داشتیم
حالا نمــاد فاصله در ذهن شاعـر است
در ایــن دیار ، آمدن نــو بهـــار ِ پوچ
تنهـــا دلیل رفتــن مرغ مهــاجر است
دارد قطار فاجعـــه نزدیک مــی شود
بمبی هنـوز در چمـــدان مسافر است [ شنبه 92/11/5 ] [ 9:32 صبح ] [ غریب ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |